تاریخ انتشار : خرداد 1392
عاقا یعنی اون نردبون هشت متری که تو باشگاهمونه(آره منم باشگاه میرم ;) تو حلقم اگه دروغ باشه این قضیه.
من یه دختر خاله دارم اول دبیرستانه (هم سن خودمه)یه پسر دایی هم دارم شیشم ابتدائیه.خلاصه یه روز همه خونه مامان بزرگم جمع شدیم دختر خالم اومد واسه من کلاس(کلاص،کلاث...)بذاره گفت من و علی(اسم پسرخالمه)امروز با دوچرخه رفته بودیم پارک پیاده روی.عاقا من که درودیوارو جوییدم