تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392
داشتم با هزار دلقک بازی برا مامانم جک تعریف میکردم!ولی هر کاری کردم نخندید!بعدش داداشم اومد برا مامانم همون جکی که من براش گفته بودم و تعریف کردم!مامانم انقده خندید که روده بزرگش روده کوچیکش و خورد!(من از کجا میدونم که روده هاش همدیگر و خوردند؟خب عزیز من این یه ضرب المثل البته نمیدونم درست گفتم یا نه ولی میدنم که توی ضرب المثل یه روده هس!حالا روده کوچیکه باشه یا بزرگه من نمیدونم!)