دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 72544

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392

----- (~~~) <هر روز ظهر كته‏!‏‏!‏‏>‏ (~~~) -----‏
من بعضي وقت ها گوشيم و ميدم به بقيه سربازها تا باهاش زنگ بزنن خونشون؛ بعضي وقت ها هم پيش مياد خانواده سربازها زنگ ميزنن به گوشيم و ميگن با فلاني كار دارن؛ منم گوشي رو ميدم به طرف تا با خانوادش حرف بزنه...
تا اينكه ديروز يكي زنگ زد به گوشيم منم گوشي رو جواب دادم گفتم: "الو...بفرماييد‏"‏ ؛ اونم برگشته ميگه: "سلام؛ با حميد كار داشتم‏"
من: "حميد كي؟‏"
اون: "من چه كاره ام؟‏"
من: "يعني چي تو چه كاره اي؟...تو زنگ زدي به خط من...بيشرف؛ مگه تنت ميخاره كه مزاحم ميشي؟...هان؟...مرديكه بوووق بييپ؛ بوق بوق‏"
.
متأسفانه امروز فهميدم فاميلي يكي از سرباز جديدا "چه كاره‏"‏ ست‏!‏‏!‏‏!‏ و اون يارو اي كه زنگ زده پدرش بوده‏!‏‏!‏‏!‏
سپس پي بردم به سوتي بزرگي كه دادم‏!‏‏!‏‏!‏