دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 72275

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392

آغا من داشتم درس مینوشتم یه هو نوک مدادم تمام شدش پاشدم برم از تو کمدم یه مداد وردارم گفتم حالا که تا اینجا اومدم یه سری هم برم 4 جوک
مداد رو تراشیدم بعدش شروع کردم به خوندن پستا(یواشکی اومدم اخه درس داشتم)
محو خوندن بودم یه هو شترققققققققققق این مامان خانوم بنده زد پس کله بدبخت ما منم هاجو واج هول کردم گفتم ا..اا........ااااا مامان نیگا یه لحظه اومدم مدادم بتراشمااااااا والا تازه نیشستم مدادمم نشونش دادم
گفت که داری درس میخونی نه؟؟؟؟؟پاشو پاشو برو درست بخون
منم که بچه خووووووووووووووووووب تاکید میکنم "خوووووووووووب"
بلند شدم.دیدم وای منو بلند کرده خودش نیشسته جوک هارو میخونه حالا من هرچی میگم مامانی آروم تر درس دارماااااااااااااا کو گوش شنوا میگم 4 جوک ما رو دیونه خودش کرده میگین نه میبینی تو رو ابوالفضل؟؟؟؟؟ای کاره واس ما ساختین؟؟؟مامانمم دارین ازم میگیرین والو بوخودا که