تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392
هوس بستنی کردم...رفتم از سوپر مارکت روبروی دفتر خریدم. درش رو که باز کردم یکی اومد تو
: خانم کُپی دارین؟ لطفاً از هر کدوم دو سری...یه زونکن گذاشت رو پیشخوان!
من )) :
تموم شد...رفتم سمت بستنی یه نفر دیگه اومد
: خانم می خوام از کارتم پول بکشم، انجام دادم رفت بیرون...پشت سرش دو نفر اومدن شارژ بگیرن، یه نفر پرینت حساب می خواست، یه نفر اومد بسته ی پُستی ش رو تحویل بگیره، یکی ثبت نام اینترنتی داشت...
خلاصه الآن دارم یه لیوان شیر می خورم!!!خیلی هم مقوّیه!