تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392
داداشم:بابایی سرویس ک دیگه رفت.دیگه امروز زحمتم گردن شماست.ببخش دیگه(ادبیاتش تو حلقم)من اون لحظه0_0 بابام:نه باباجان اشکالی نداره فقط زود آماده شو بریم.داداشم:دیگه تکرار نمیشه.مامانم:نه مامان چه حرفیه؟تو بچه خوبی باش خوب درس بخون بابات پاش میذاره رو چشات^_^ یعنی شصت پای بابام تو حلق داداشم با این دلگرمی دادان مامانم.