دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 71461

تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392

آقا من يه خاطره دارم اما خنده دار نيست!اما اولين بار بود كه اين كارو مي كردم!!!
يه بار سر جلسه امتحان بوديم يه پسره پشت سرم نشسته بود(منم پسرم!!!)اين هي از من تقلب ميخواست.اونم يه سوالي كه قشنگ سه صفحه ميشد!!ديگه با سم محترمش هي ميزد با كاپشن من كه فلان سوال رو بده!فك كنم ميخ نعلش هم شل شده بود.چون جاي ميخ هم تو كمرم ديده ميشه!
هرچي هم به مراقب كه شبيه عمو جغد شاخدار بود مي گفتم مي گفت اشكال نداره.
ديگه دست خودم نبود و با آخرين ضربه اي كه زد به پشتم؛آنچنان سيلي ي نواختم بيخ گوشش كه خورد به ديوار و مجددا مث توپ شيطونك برگشت!!!!
خلاصه بعد از اون جريان هنوزم كه هنوزه دارم اون درسو پاس مي كنم.نمي فهمم چراااااااآ؟