تاریخ انتشار : ارديبهشت 1392
یارو زنگ زده مغازه داشت راجبه مسافرت تبلیغ میکرد منم داشتو گوش میدادم
بابام یدفه اومده میگه کیه گفتم راجبه سفره
گوشیو گرفته میگه بزارین 2 روز مغازه بمونه این بچه
دلم انقدر واسه مرده سوخت
بابا خوب بدون اول کیه