دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 64677

تاریخ انتشار : فروردين 1392

----- (~~~) <هر روز ظهر كته‏!‏‏!‏‏>‏ (~~~) -----‏
روزهاي سخت خدمت: (قسمت دو‏)‏
روزهاي اول خدمت (آموزشي‏)‏ معمولا خيلي سخت ميگذره چون آدم هنوز به تغيير كردن شرايط عادت نداره. اينجور موقع هاست كه اراده آدم مورد آزمايش قرار ميگيره...اما متاسفانه من تو آزمايش رد شدم چون كه براي يه مدتي شروع كرده بودم به سيگار كشيدن؛ تا يه روز يكي از بچه هاي پادگان بهم گفت: "بريم تو شهر يه صفايي به خودمون بديم‏" و رفتيم يه جا كه خودش بلد بود...‏
ديدم داره يه سيگار و باز ميكينه‏
من: "فلاني؛ داري چيكار ميكني؟‏!‏‏!‏‏"‏
اون: "الان يه سيگاري ميپيچم بريم فضا‏"‏
من: "بابا بيخيال...مواد؟ يعني ميگي مواد بزنيم؟‏!‏‏"‏
اون: "نترس بابا...با يه بار دو بار كسي معتاد نميشه...‏"‏
من: "نه داش من...من نيستم...ترسو هم كسيه كه از ترس مشكلات رو بياره به مواد مخدر؛ خداحافظ‏"‏
اون موقع بود كه به خودم اومدم و فهميدم هر كي تو موقع سختي دستت رو بگيره دوستت نيست...‏
راستي از اون موقع تا حالا لب به سيگار نزدم