دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 60330

تاریخ انتشار : فروردين 1392

عاقا(اقا)یک روز با چندتا از دوستام رفتیم امازون(بله جنگل امازون)ما اونجا تقریبا گم شده بودیم تنها راه برگشتمون یه رود خونه بود میخواستیم که ازش رد شیم یه تمسا دیدیم(اره داداش واقعی)نه میتونستیم بمونیم نه میتونستیم از اونجا رد شیم..هیچی دیگه مجبورن از خواب پریدم... لایک=مجبور شم ادامه خواب امشب ببینم..