دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 59909

تاریخ انتشار : فروردين 1392

بابام ساعت 3 نصف شب اومده بیدارم کرده میگم چیه؟زارت خابوند تو گوشم بعدش میگه آدم باید با بزرگترش قشنگ حرف بزنه باید بگی بله
من:بله؟گفتش من گشنمه!
من:خو به من چه؟
دوباره زارت خابوند تو گوشم میگه آدم باید به بزرگترش احترام قائل بشه گرچه تو که آدم نیستی حالا پاشو بیا یه چیزی درست کن بخوریم
من:برو به مامان بگو خب
میخواست دوباره بزنه گفتم نزن باشه پاشو بریم حالا ازش میپرسم چی میخوری؟ با اعتماد به نفس فراوان گفتش:عدس
من:جاااااااان.عدس؟من عدس از کجا گیر بیارم
خلاصه سرتون رو درد نیارم ساعت شد4 عدس رو گذاشتیم جلو بابام داشتم میرفتم بخوابم که مامانم گفت:حاضره؟
من:چی حاضره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامانم:عدس دیگه؟
به نظر شما من سره راهیم آیا؟
یا از پرورشگاه آوردنم؟
وچند سوال بی پاسخ دیگر؟؟؟؟؟؟؟؟