تاریخ انتشار : فروردين 1392
ديشب داشتيم تو چمران ( شيراز ) ميرفتيم يه ماشين عروس ديديم بنده خدا بهشون صبر بده دو نفر صندلي جلو نشسته بودن يه بچه بغلشون بود عقبم چهار نفر ازجمله عروس و داماد نشسته بودن يعني بدبخت عروسه داشت له ميشد