تاریخ انتشار : فروردين 1392
دوستم كيس كامپيوترشو باز كرده بود كه تميزش كنه كه من رفتم دنبالش و با هم رفتيم بيرون. وقتي برگشتيم مادربزرگش بهش گفت: "ننه؛ اين ماس ماسكت خيلي خاك و خول توش بود؛ بردمش تو حياط برات حسابي با تايد شستمش . . . راستي نون گرفتي ننه؟"
دوستم :((
مادربزرگش :))
من وقتي از شدت خنده افتادم رو زمين /\__/\D:
كيس كامپيوتر بعد از عمليات شست و شو [* # !!!!! ¤]