تاریخ انتشار : اسفند 1391
تو ایستگاه اتوبوس بودم کناریه دختره...
بهش گفتم ببخشید خانوم...
گفت: درد ببخشید، زهر مار ببخشید، کوفت ببخشید :|
آدم نباید ازدست شما پسرا آرامش داشته باشه :|
منم هیچی نگفتم وقتی بلند شد بره با مغز اومد تو زمین :|
خدا شاهده میخواستم بگم بهش خانم بند کفشت بازه خودش نخواس :| :|