دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 53273

تاریخ انتشار : اسفند 1391

چند روز پیش بود ک خالم امده بود خونمون نشسته بودم تو اتاق و طبق معمول مجید خراطها میخوندم یهو دیدم ی چیز پرید تو اتاق فکر کردم شهاب سنگ بود از اسمون امد بعد دیدم نخیر دختر خاله عتیقه من بود امد میگه اون اهنگی ک الان گذاشته بودی دوباره بذارر بهش گفتم اهنگ نبود خودم داشتم میخوندم مگه باور میکرد میگفت خالی نبد اخر واسه باور کردن ایشون کل اهنگهای مجید خراطها رو خوندم بعد ک تموم شد گفتم حالا باور کردی گفت از اولم میدونستم خودتی خواستم یکم واسم بخونی اون لحضه دلم میخواست با کش دختر خالم رو دار بزنم!!!!