تاریخ انتشار : اسفند 1391
یه روز رفته بودم خونه ی عموم اینا.که یه دهه هشتادی داشتن.
همین طور نشسته بودم که دیدم گودزیلا در حین بازی کرن با تبلت یه چیزی از دماغش(از ذکر جزئیات معذورم) بیرون کشید و خورد.منم برگشتم بهش گفتم خوشمزست که گودزیلا یه لبخند ژکوند تحویلم داد و به ادامه ی کارش پرداخت.
به خدا اینا گودزیلا نیستن.گودزیلا خوراکش از اینا بهتره.دراکولان