دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 52924

تاریخ انتشار : اسفند 1391

چند وقت پیش ۲شنبه باخيال راحت نشستم بازي استقلال و نمیدونم کدوم تیم رو ديدم
بعد از اتمام بازي اماده شدم برم کلاس زبان چون شنبه ها و دو شنبه ها ساعت ۵ و ربع کلاس دارم اون روز هم ساعت ۵ بابام من و رسوند و خودش گازش رو گرفت و رفت
همچين که بابام رفت ديدم همکلاسي هام م۳ دلقک دارن ميپرن بالا و پايين و اسمم و فریاد میزنن
يه جور که فکر کردم احتمالا يادم رفته روسري بپوشم! يا شلوارم و برعکس پوشيدم!!!!
رفتم جلو گفتم چتونه منگلا؟
گفتن امروز کلاس ساعت ۴ شرو شد الانم تموم شده برو خونتون !!
ادم اب حوض و با چنگال خالي کنه بعد با قطره چکون پر کنه م۳ من ضايع نشه
ملوم ني خیر ندیده ها چه قدر بهم خندیدن
دنيا واستا که ميخوام پياده شم
-بفرما پياده شو
-هان؟ جدي پياده شم؟؟
-اره پياده شو
-برو غلط کردم اقا ...برو !