دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 52799

تاریخ انتشار : اسفند 1391

من یه مغازه کفش فروشی دارم تو اصفهان
هر روز صبح کف مغازه رو طی میکشم ... شیشه ها رو تمیز میکنم و..
اول صبحی...مخاطب خاص اصلیم ( خیلی دوسش دارما ) .. اومد توی مغازه
( میخواستم یکم سر به سرش بذارم .. )
اصلا باهاش حرف نزدم .. ( در حال پاک کردن شیشه بودم ) بعد گفت مجید واسه چی هیچی نمیگی ؟؟
گفتم دوستت دارم ... گفت اه اه چرا اینقد خشک ..
منم شیشه شورو گرفتم به طرفش .. ( پیس پیس پیس .. حسابی خیس شد .. و داد میزدم دوووووستتتتتت داا.ا.ا.ا.ارم .. ) خوب شد .. دیگه که خشک نیس هاااان ؟؟ ( همراه خنده )
فک کردم اون هیچکاری نمیکنه ... آقا کم نیاورد.. سطل پر از آب که واسه طی کشیدن بودو برداشت و خالی کرد روم ... ( بعدشم کلی خندیدیم )
قیافم شده بود اینجوری : (@_^)
کارلوس کی روش هم خواب بود ..نتونستم قیافشو بهتون نشون بدم ..