تاریخ انتشار : اسفند 1391
اين ماجرا كه تعريف ميكنم واسه30ساله پيشه.يكي واسم تعريف كرده:
شوهر خاله داييم اومده مهموني خونشون.وسط عصرونه كه داشتن چايي ميخوردن شوهر خاله داييم ميگه:بعله امروز بچمونو برديم آزمايش(گلاب به روتون)ادرار ديدم رنگ ادرار بچم مثله اين-يهو ليوان داييم رو برداشت-گفت مثل رنگ اين!هيچي ديگه هنوز داييم باهاش مشكل داره.البته تو خونواده فقط اين يه ذره مشكل داره ها!!
داييم:-((((((((((((((((((((((((
شوهر خاله داييم:-))
كل فاميل:-((