تاریخ انتشار : بهمن 1391
یکی از فانتزیام اینه که برم به یه پاستیل فروشی دستبورد بزنم(حسی که تو سرقت از پاستیل فروشی هـَ تو سرقت از بانک نی) بعد درحالی که روی اسبم نشستم و دارم به سمت افق محو میشم پاستیل بخورم!
مردم هم فانتضی میزنن منم فانتذی میزنم!