تاریخ انتشار : بهمن 1391
ديروز يکي از دوستاي بابام اومده بودن خواستگاريم؛ اونم واسه شاام! کلي تدارك ديده بوديما
از هر دري حرف زدن؛ حتي مراسم ختم؛ اما 1كلام از خواستگاري حرف نزدن!!!ا
اخرشم پاشدن رفتن؛ فكر کنم فقط اومده بودن شام بخورن
حالا رفتني ميگن فردا شب ميزنگيم جواب بگيريم!!! اخه عوضيا شما که خواستگاري نکردين كه ما جواب بديم!!!! انقد حرصم درومد که نگو
اخه اينم خواستگاره من دارم؟