دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 46669

تاریخ انتشار : بهمن 1391

**********(!!!)علامت اختصاصی abas_m223)
یکی دیگ از فانتزیای معکوسم اینه که یه یه روز توی کلاس در حال پست نوشتن واسه بچه های 4jok با گوشیم باشم و یهو استاد ماژیکو پرت کنه سمتم و بگه هی عباس کچل(به قول امیر) بیا جلو ببینم، یا این سوالو جواب میدی پایه تخته یا با 0.25 صدم میندازمت بدون حذف، منم یه لبخند ریز مجلسی بزنم و با غرور ماژیک رو بگیرم وبرم پا تخته تو یه فرموله تخیلی از خودم حلش کنم و استاد کفش ببره و دهنش وا بمونه از تعجب منم تا دهنش بازه ماژیکو بکوبم تو حلقش و بادستم بکوبم تو سینشو بگم ببین..... به ما نمیخوری آخه...!!!
بعد با تشویق بچه ها جو بگیره از موهاش بگیرم سرش رو هی بکوبم به میز و یهو چاقو رو از جیبش بکشه بیرون و تا بخواد بزنه من از خواب بیدار بشم و در حالی که دارم نفس نفس میزنم استاد زبانمون(selena gomez) بگه عباس جان نترس سر کلاس خوابت برده بود داشتی کابوس می دیدی,بچه ها یکی پتو بیاره عباس خوابش میاد!!!