دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 46194

تاریخ انتشار : بهمن 1391

داشتم مي رفتم خونه که تو کوچه يکي از گودزيلاهاي محلمون ديدم که داره با مامانش مياد،داشت به مامانش مي گفت يادش بخير قديما برف ميومد يه مترررررررررررررر يادش بخيرررررررررر مامانشم خيلي خونسرد داشت گوش مي داددد
من داشتم زمينو گاز ميگرفتموووووو مي رفتم خونه