دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 45759

تاریخ انتشار : بهمن 1391

اقا یه روز با پسر عموم سر کار بودیم(کار ما داربست هستش) هی میگفتیم امروز بریم تویه افق محو بشیم اینجا حال نمیده خلاصه رو ارتفاع جفتگ چهارگوش مینداختیم یهو دیدم صدای پسر عموم نمیاد فک کردم رفته تو طبقه با خنده گفتم شلغم تنهایی رفتی تو افق؟؟دیدم باز جواب نیومد.آقا پایین رو دیدم ک نگو...
پسر عمو افتاده رویه اسفالت کتلت شده.سرتون رو درد نیارم بردیمش بیمارستان دستش شکسته بود پلاتین کردن خوب ک بردن تویه بخش رفتم رو سرش میگم نامرد تنها کجا رفتی؟؟گفت پریدم تویه افق اونجا چنتا خفتگیر بودن منو زدن.بهم گفت به همه بگه بیخیال محو شدن تویه افق بشن که یه عالمه ارازل ریخته اونجا میزنن شما رو هم مثه خربزه میترکونن.خلاصه من که به چش دیدم دیگه تصمیم با خودتون