دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 44418

تاریخ انتشار : بهمن 1391

نمیدونم این اواخر چم شده مامانم پول داد بم گفت برو حلیم بخر واسه خواهرت هم یه بسته مداد رنگی بخر خوب عاغا ما بلند شدیم بریم اول رفتم سویچ ماشین رو برمیدارم میخوام بزنم به موتور بعد از تاملی فهمیدیم چی کردم رفتم دیگه کلید های موتور رو اوردم که برم یعنی خرید این مغازه حلیم فروشی روبروی نوشت افزاریست خوب منم رفتم داخل حلیم فروشی گفتم یه بسته مداد رنگی 24 تایی بده یارو از من پرت تر رفته ببینه کجا دارن بعد با خنده اومده میگه برو مغازه روبرویی منم که متوجه گندی که زدم شدم در حال تصعید شدن (تبدیل جامد به گاز) رفتم نوشت افزاریه دیکه اینجا اوجشه به اون میگم حلیم داری طرف شد =)) منم که طبق معمول ذوب بعد بش گفتم مدادارو بده دیگه داد منم اومدم خونه
اما دیگه نتیجه گیری با شماست به من امیدی هست؟؟؟