تاریخ انتشار : بهمن 1391
اعتراف می کنم که 9-8سالم که بود جلوی همسایه مون مریم آب جوب می خوردم که جلب توجه کنم...اونم با دوستاش هر دفعه منو می دید می گفت:علیرضا آب جوب بخور!!! منم سریع کلمو می کردم تو جوب یه قلپ می کشیدم بالا...وقتی با دوستاش می خندیدند انگار که دنیارو بهم می دادند...همیشه فکر می کردم یه روز زنم می شه تا آخر عمر براش آب جوب می خوردم که خوشحال شه...وقتی شوهر کرد کلی گریه کردم