تاریخ انتشار : بهمن 1391
دیروز دختر عمم اس داده:رفتی واسه ناهار عشقم
گفتم خدایا چی میگه این
مام خوشخیال گفتیم حتما عاشقم شده تا حالا نگفته
اس دادم :آره فدات شم،تو چی
و همین طور ما تا شب دل دادیمو قلوه گرفتیم
آخر شب اس داده:اااا وای رامین تویی
گفتم آره عزیزم په فک کردی کیه
میگه:خفه بابا اشتباه اس دادم تا حالا نمیشه میگفتی
اخه خواهر من،نابغه اشتباه چن بار
خب شد بچه مردمو معتاد کردی
یه افق بدین خودمو بکوبم توش