تاریخ انتشار : بهمن 1391
تو تاکسی نشسته بودم ... هندزفری تو گوشم ... سمت چپم یه پسره... سمت راستم یه دختره ...
تو کل مسیر دختره داشت بیرونو نیگا میکرد ، فقط یه لحظه بر گشت پول رو داد به راننده ، دو سه دقیقه بعد راننده اومد باقی پولشو بده ... دختره حواسش نبود داشت بیرونو نیگا میکرد ... من اومدم به اصطلاح به دختره بگم که خانم پولتون !!!!!
با آرنج زدم تو پهلوی دختره ... برگشت با تعجب نیگام کرد ... منم خیلی ریلکس با کله اشاره کردم به راننده ...
داشتم پیاده میشدم بهش گفتم : ببخشید !
یه لبخند ریز زد گفت : قابلی نداشت ...!!