دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 42536

تاریخ انتشار : بهمن 1391

يه بار قرار بود من برم ميوه بخرم از شانس ما ميوه فروشي بغل بقالي بود من هم حواسم نبود مثل گاو كلمونو انداختيم رفتيم تو بقالي به يارو گفتم پرتقال داريد؟ يارو گفت نه پسرم چرا چرت ميگي بقالي مگه ميوه داره؟
حالا اين كه خوبه يه بار خواستم از نون فانتزي چيپس بخرم.
يارو فكر كنم تو دلش نگاه خفه شو شد.
اينطوري(o'0)
اونم خال هندي نيس وسط چشاش جوش چركيه