تاریخ انتشار : بهمن 1391
یه دختر عمه دارم سه سالشه
یه شب تو کوجه داشتم میرفتم خونه اونم همرام بود.نه که کوچه تاریک بود من دستشو گرفتم
اغا چشمتون روز بد نبینه
دستشو از تو دستم کشید و شروع کرد به فحش دادن
میگفت مگه کورم دستمو گرفتی
بسر که دست دختر نمیگیره
خلاصه که حسابی حالمو گرفت!!!
!!!!!@