دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 41439

تاریخ انتشار : بهمن 1391

من یه بار تومدرسه با یکی از بچه دعوام شد..خیلی ازش عصبانی بودم...برگشتم با عصبانیت طوری که همه ی بچه های دور برمون بشنون گفتم:
خدا خر رو می شناخته بهش دم نداده..
یهو دیدم همه ساکت شدن..1..2...3 انفجار ..حالا مگه من میفهمیدم واسه چی دارن می خندن؟؟..بیشتر حرصم گرفته بود...هیچی رفتم خونه بعدا فهمیدم اوه اوه چه سوتی خنگولی دادم..
.[خدا خر رو می شناخته بهش شاخ نداده..]