تاریخ انتشار : بهمن 1391
عاغا ی روز امتحان ریاضی داشتم ، وسطه امتحان گفتم یه شکلات بخورم ببینم تکلیفم چیه!
آروم از جیبم شکلاتو در آوردم پوستشو آروم باز کردم که صدا نده اومدم بخورم که یه مراقبه 4 نعل دویید و دست و چسبید که گرفتمت.
من :|
2 تا مراقبه دیگه هم دوییدن می گن دستت و باز کن تقلب و ضمیمه کنیم به ورقت :|
من :|
باز کردم دیدن یه شکلاته له شده کفه دستمه :|
مراقبه:شکلاته که!
من: عه؟ شوخی می کنین؟
یه سالونه امتحان زد زیره خنده! اونام از سوتی که داده بودن دست از پا دراز تر برگشتن سر جاشون...