تاریخ انتشار : بهمن 1391
دیرو رفتم پوشک بخرم گفتم چند گفت 48000 تومان گفتم یه دو نخ بده فروشنده اشک میریخت از خنده رفیقش امد بلندش کرد آب قند دادیم بهش داشت خونش میفتاد گردنم....
دیرو رفتم پوشک بخرم گفتم چند گفت 48000 تومان گفتم یه دو نخ بده فروشنده اشک میریخت از خنده رفیقش امد بلندش کرد آب قند دادیم بهش داشت خونش میفتاد گردنم....
عزیزُم بیا فالت بگیرُم
فال حافظ | فال روزانه | طالع بینی | فال مصری | فال تاروت
خنده تاریخ انقضا نداره !!!
مجموعه تخصصی فواید ، دانستنیها و رازهای خنده
+ شادی و کمک به دیگران ( مراکز خیریه )