دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 40037

تاریخ انتشار : دي 1391

سلام به همه
این اولین پستمه
دیروزجشن تولددختر دخترعموم بود اقا ماباپسرعموم نشسته بودیم روبه رومونم چندتادخترسانتی مانتال این پسرعموم گف بایدبه اینا شماره بدیم منم گفتم دورمنو خط بکش که من صاحب دارم(دارم چیه خوووو?)این عقل کل پاشدسینی آبمیوه هارو برداش بردکه تعارف کنه حالا زیرانگشتشم یه کاغذکه توش شماره نوشته بود.رف جلوی اونا کاغذوانداخت درهمون لحظه بزرگ خاندان دید(یاپیغمبببببر)کاغذوبرداش میخواس بخوابونه تو گوشش پسرعموم گف اصلن شمازنگ بزن ببین شماره کیه?اونم زنگ زددریه لحظه دیدم گوشیم زنگ میخوره!!!!
من0L0
پسرعموم;))))
عقده ای جنبه هم نداشت جلوهمه بیرونم کرد!!!دیگه سرگذشت پسرعموم که بایدتوبیمارستان‌ جستجو کنین