دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 40008

تاریخ انتشار : دي 1391

چند روز پیش رفته بودم بیرون بعد داشتم برمیگشتم رفتم یه شارژ بگیرم عاغا میدیدم هرکی تو کوچس داره نگا میکنه دوتا پسرم تو پیاده رو وایساده بودن هرکر میخندیدن منم با اعتماد بنفس کامل گفتم
یه تختشون کمه بیخیال بابا بعد درو باز کردم رفتم تو یهو دیدم عاغا چشمت روز بد نبینه تو مغازه چند تا پسر نشستن بیچاره ها قرمز شدن منو اونجا دیدن یهو صاب مغازه درحالیکه کاملا سعی میکرد خودشو کنترل کنه گفت خانم اینجا تغییر کاربری داده
حالا بوگوچه تغییری ؟
نمایندگی ایرانسل شده بود سلمونی 0-o
هیچی دیگه اومدم بیرون
اما خاطره خوبی بود تاحالا تو یه سلمونی نرفته بودم ههههههههههه
نتیجه گیری اخلاقی:خو عسیسم وقتی میبینی همه چپ چپ نگات میکنن بدون
یه مشکلی هس مث من تو دام اعتماد بنفس کاذب نیفتید والاااااااااا