دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 39824

تاریخ انتشار : دي 1391

*********(علامت اختصاصی abas_m223)
یه دفه هم رفته بودم بالا پشته بوم آنتن تلویزیون و درست کنم....باد زده بود خراب شده بود..بعد همزمان داشتم اس ام اس تنهایی واس 4jokمینوشتم...
خیلی حساس شده بود...
به بابام گفتم من هی تکون میدم...تو بگو درست شد یانه..
سرم تو گوشی بود هی هر چند ثانیه الکی میگفتم حالا خوبه؟ حالا چـــــــــی ؟بدونه اینکه آنتنو تکون بدم...
خلاصه هی داشتم میگفتم حالا چی؟ خوب نشــــــــد؟برای باره آخر داد زدم....حالــــــــــــــا؟
یهو بابام زد پس کلـم گفت پاشو گمشــو برو پایین یه ربعه ما رو اسکل خودت کردی....
خووو حساس بود دیگ پدر من از خاطرم می پرید,جنبه داشته باش یه کم!!!