تاریخ انتشار : دي 1391
عاغا امروز داشتم از جلو یه مدرسه ابتدایی رد میشدم؛دیدم دوتا از این دهه هشتادیا دارن مث خروس جنگی بهم میپرن؛یعنی جدی جدی دعوا بود رفتم جلو جداشون کنم؛چشتون روز بد نبینه برگشتن هر چی از دهنشون در اومد بهم گفتن که هیچ,شانس آوردم سالم از دستشون در رفتم؛
من :(((
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل :(((((
اینم کسی نیس جز من (((