تاریخ انتشار : دي 1391
آغا هر کدوم از رفیقهای ما که نامزد کرد یه هفته بعد ابروهاش رو برداشت، تا چپ چپ نگاهشون کردم همه گفتند: خودم برنداشتم که، خواب بودم خانمم برداشت
خو لامصب بهانه بهتر بیار، من یه بار با موچین یکی از ابروهامو کندم تا نیم ساعت از دردش گریه میکردم
من :|
رفیقهام :)
نامزدهاشون :)
آرایشگر سر کوچه :)