دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 38997

تاریخ انتشار : دي 1391

درود
يه پسر عمو دارم سه سالشه يه روز مامانش داشت بهش غذا ميداد اونم هى مينداخت بيرون و هى كرم ميريخت بعد مامانش اصحابش خورد شد گفت خدايا منو از دست اين بكش راحت شم.
آقا يكدفعه ديديم اين پسر عموى ما دستشو برد بالا گفت: خدايا زود تر مامانو بكش از دستش راحت شيمD:
پرو بعدش ميخنده ميگه الهى عامين يا رب العالمين
آقا ما رو بگى هى داشتيم زمينو گاز ميزديم با عموم خيلى باحال بود
اين دهه هشتاديا كوچيكن ماهم كوچيك بوديم. ما كجا و اينا كجا!!!!!
بزن لايكو