دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 38710

تاریخ انتشار : دي 1391

اونروز تو اتوبوس با دوستم داشتیم از مدرسه میومدیم خونه یه آقای حدود 60 ساله هم وایساده بود قسمت مردونه 4تا کیسه برنج خریده بود.عاغا این اتوبوس تو ایسگاه وایساد این آقاهه پیاده شد اومد کیسه برنجاشو از رو پله های اتوبوس ورداره یهو راننده درو بست بیچاره از کمر موند لای در!حالا طلفکی انقدم قیافش خنده دار شده بووووووود!ماام که خوش خنده،سرخ شده بودیم انقد خودمونو نگه داشته بودیم!خلاصه راننده دوباره درو باز کرد این آقاهه اومد ورداره ایندفه دستش موند،ما دیگ نتونستیم خودمدنو نگه داریم ترکیدیم!بقیه ام انگار منتظر بودن ما بخندیم...!
دوباره درو باز کرد آقاهه اومد آخرین کیسرو برداره دیگه داشت موفق میشد در دوباره بسته شد دماغش موند!عاغا این قاطی کرد یهو داد زد به راننده گف:کره خر، بازیت گرفته؟
ما که میله های اتوبوسو گاز میزدیم ولی دلم خیلی واسش سوخت!