دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 38709

تاریخ انتشار : دي 1391

یکی از فانتزیام اینه که یه روز قبل از عروسیم یه تصادف خفن بکنم بر تو کما،بعدش همه گریه کنن،زاری کنن منم در تمام این مدت روحم تو بیمارستان باشه کنار افراد خانوادم بشینم و افسوس بخورم که چرا انقد اذیتشون کردم!
بعدش یه روز یهو تمام علائم حیاتیم قطع بشه در لحظه ای که همه قطع امید کردن روحم بره دست مامان بابا مو بگیره بگه:منو ببخشید(اِکو:ببخشید...ببخشید...ببخشید...)
بعدم رو به آسمون بگم:خداااااااااااا(اِکو:خدا...خدا...خدا...)
(حالا همه ی اینارو به صورت ِ اِسلوموشن تصور کنید)یهو رومو برگردونم ببینم پرستارا میگن:آقای دکتر،مریض برگشت!بعد من برم بالای سر جسمم بعدشم به جسمم برمیگردم و زنده میشم!
ازون به بعدم انسان خوبی میشم و به همه محبت میکنم!
اینا همه ناشی از کمبود محبته ها...هـــــــــــــی خدا...