تاریخ انتشار : دي 1391
آقا ما یه معلمه فیزیک داریم که کچله....
یه روز داشتیم تو حیاط مدرسه والیبال بازی میکردیم که اومد سمت ما که والیبال بازی کنه..
رفت توتیم مقابله من...منم که از خدا خواسته میخواستم تلافی اون نمره صفری که داده وبود رو سرش در بیارم وبا بچه ها هماهنگ کردیم که پاس بدن به من ومنم بزنم تو کله کچلش...(حالا فهمیدین که منم والیبال بلدم)
عاغا منم آنچنان با توپ زدم تو سرش که بدبخت تا یه ربع گیج بود...
ازجلسه بعد دیگه سرکلاس مارو راه نداد...