تاریخ انتشار : دي 1391
رفتم بیرون ساعت12شب یه موتوری کیفه یه پیرزن نابینارو زد زورو بازی درآوردم یارو رو زدم کیف روگرفتم دادم به خانومه بعد عوض تشکر باهمون کیف زدتوصورتم گفت دیگه ازاین چیزا؟//نخور-مردمه عصبانی داریما نمیشه خووبی کرد بلانسبت بعضیا