دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 38608

تاریخ انتشار : دي 1391

آقا یه روز صبح زود هنوز خواب بودم یکی از بچه های دانشگاه زنگ زدمنم حال نداشتم گوشی بکذارم روی گوشم زدم بلند گو.
گفت که ساعت هفت کلاس داریم یعنی هفت جدید یاقدیم؟.بعد ازعید بودخوب.
گفتم جدیددیگه.
گفت یعنی هشت برم؟
گفتم نه همون هفت برو
دوباره گفت:هفت قدیم یاجدید؟
گفتم ساعت شش دیگه
گفت شش قدیم یاجدید؟
گفتم هروقت کلاس داشتیم نیم ساعت قبلش خبر میدم.
بلند شدم دیدم برادرم(سیاوش عضو 4جوک هم هست)نصف قالی خورده.از یه ورزش صبحگاهی ادم بیشترسرحال کرد.
بعد زنگ زدم که نیم ساعت دیگه کلاس داریم گفت من صبحی زود اومدم دانشگاه کلاس لغو شده.
اونموقع تحریم هم نبودیم
اصغرو هم پسر خوبی بود گیر نمیداد
نمیدونم چی شده بود