تاریخ انتشار : دي 1391
هفته پیش خونه یکی از دوستام روضه بود،آخرای روضه بود ک داشتیم خرما و حلوا پخش میکردیم دوستم ظرفه حلوا رو جلو ی خانمی گرفت بیچاره خانمه هول شد برگشت ب دوستم گفت:
ایشالله حلوا عروسیتو بخوریم:))
آقا من و داری هرکاری کردم ک نخندم یهو...
پووووووف ترکیدم از خنده:)))خخخخخخخخخ