تاریخ انتشار : دي 1391
یکی از فانتزیامم اینه که پرستار بشم بعدش یروز که دونفر تو راهروی بیمارستان دعواشون شده برم با عصبانیت و جذبه به مقدار لازم بگم عاغا چه خبرتونه؟اینجا بیمارستانه...
اونام به این نکته ی ظریف پی ببرن خفه خون بگیرن...اصن نمیدونم چه رازی تو این جمله هه نهفتس...