تاریخ انتشار : دي 1391
تو اتوبوس بودم و بخاطر ازدحام جمعیت مجبور شدم دم در قسمت زنون وایسم، خلاصه یه پسره اومد بره پایین و چشش تو زنونه بود که یهو دماغم رفت تو چشش:))
برگشته میگه این دماغتو از سر راه بردار مردم میخوان پیاده بشن منم گفتم حاجی تو هم اون چشاتو از رو ناموس مردم بردار که دماغ مردم نره تو چشت:ll
و اینجا بود که دماغم نقش خودشو برای سلامت جامعه بازی کرد:))