دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 37919

تاریخ انتشار : دي 1391

عاغا چند وقت پیش تو خونه نشسته بودم مگس میپروندم که یهو دیدم تلفن زنگ میزنه پریدم رو تلفن جواب دادم دیدم داداشمه میگه پاشو ماشینو وردار بیا دنبالمو میخوایم بیایم اونجا - منم که خوره ماشین سواری(الان قشنگ فهمیدید که عقده ماشین سواری دارم دیگه یا بیشتر توضیح بدم!) ، خلاصه رفتم سوار ماشین شدم دیدم 20،30 تا قفول خورده از فرمون تا پدالو بیلبیلک دنده و، فکر کنم فقط جا سیگاریه ماشین قلف نداشت، حالا بگو ماشین چیه!!!
سانتافه؟ نه خدایی به قیافم میخوره، کمری؟ نه ، زانتیا؟ نه بابا جوک میگیا، یه پراید فکستنی از نژاد ماشین مشتی مندلی، البته بوق و صندلی داره ها، خلاصه بعد 1ساعت تلاشو و مشغله فراوان قلفارو باز کردم رفتم دم خونشون وایستادم تا بیان، اومدنشون طول کشید منم حوصلم سر رفت شروع کردم با مخاطب خاصصص خیالیم(باور کن ندارم همون خیالیم پدرمو در آورده هر روز یه شارژ هزاری براش میخرم ولی بهش نمیدم خودم میزنم) بعد داشتم شکلک در میاوردم مث اون منشیه تو سریال ساختمان پزشکان بود (اسمشو نمیگم ریا نشه) میخندیدم، عاغا، آغا، آقا چشمتون روز بد نبینه، یهو دیدم یکی کله مبارکشو از در خونشون آورده بیرون حاجو واج داره منو مینگره، منو میگی میخواستم همون موقع زمینو گاز بگیرم برم تو زمین - داداشم اومده براش داستانو گفتم میگه: همینی دیگه سرو ته تو بزنن دیوونه ای - نمیدونم این همه درس میخونی کجا میره مغزتو که شهرداری بلوک گذاشته پلمپ کرده آبروی مارو هم تو درو همسایه بردی...
ینیا اگه از ماشین پرتم میکرد بیرون میگفت تا خونه پیاده بیا اینجوری ترور شخصیتی نمیشدم
داداشه ما داریم!!!!!!؟؟؟؟؟