دسته بندی ها

منوی اصلی

طنز

جوک ها

پیامک ها

پیامک موضوعی

پیامک مناسبتی

مرامنامه 4جوک

نمایش مطلب شماره 37906

تاریخ انتشار : دي 1391

پاشنه ی کفش سیندرلا تو حلقم اگه دروغ بگم :
یه بار با ماشین عموم رفته بودیم بیرون (آره عاقا عموم ماشین داره :D) توی یه کوچه جلوی یه مغازه پارک کرد گفت برو یه کم خوراکی بخر گشنم شد ، منم رفتم مغازه خرید کردم اومدم در ماشینو باز کردم و بدون اینکه به عموم نگاه کنم گفتم "روشن کن بریم" ، یه آن بغل دستمو نگاه کردم دیدم عموم نیست! یه آقای دیگه ست! دیگه لکنت گرفته بودم! گفتم عه عموم کو پس؟! یارو گفت عموت؟! بغض کرده بودم اشکم داشت در میومد گفتم آره همینجا نشسته بود! اصلاً تو تو ماشین ما چیکار میکنی ؟ عموم کو ؟ چه بلایی سرش آوردی......؟ شروع کردم به زدن یارو ، یارو هم شروع کرد به زدن من :| گیس و گیس کشی شده بود! یهو یه نفر اومد در ماشینو واز کرد که مارو جدا کنه دیدم عمومه!! داد زدم گفتم عمو بزنش دزده داشت ماشینو می دزدید زنگ بزن 110....
تو همون احوالات عموم زد تو سرم گفت کره خر!! ماشینو اشتباه سوار شدی زود باش بیا پایین!!
من :|
من :|
حالا بعدش که از تو شوک خنگ بودن خودم در اومدم داشتیم سه ساعت التماس یارو میکردیم تا ازمون شکایت نکنه!
کلاً من همه جا اشتباه میرم ، اون از مغازه کفش فروشی اینم از این!
مغزه من دارم؟!
فک و فامیله عموم داره؟! :)