تاریخ انتشار : دي 1391
عاقا با رفیقای نا بابمون (قلیون زیاد میکشن) رفته بودیم دربند 5 نفر بودیم
یه کم رفتیم بالا یکی نشست یکم دیگه رفتیم یکی دیگه کم آورد
خلاصه فقط من رفتم بالا
اصلا فکر میکردم اورست فتح کردم
مثل جنازه ها اومدم پایین دیدم اینا دارن قلیون میکشن!!!